قصههای میدانم در سرت چه میگذرد
از لحن صحبتش با من حسش مشخص بود. حس میکرد من از موضع بالا به همه چیز نگاه میکنم.حس میکرد من خودم را بالاتر از او میدانم و قصد دارم او را نصیحت کنم. متوجه این حس او شدم و سعی کردم به او بگویم حق دارد این حس را داشته باشد اما حسش درست […]
قصههای ارزش زیسته، ارزش گفتن دارند
همهی ما گاهی شرایط سختی را تجربه کردهایم. در لحظاتی بودیم که یکی از عزیزانمان بیمار یا سخت گرفتار بود و ما باید در لحظه کمکش میکردیم. در آن لحظه شاید حال خودمان هم خوب نبوده و ما باید انتخاب میکردیم به خودمان یا فرد دیگری کمک کنیم. این انتخاب ما شاید از نظر خودمان […]
برنامه ریزی سناریویی و داستانهای بینشی
سالها قبل از اینکه نلسون ماندلا زاده شود، آفریقا بر اساس نظام آپارتاید اداره میشد. این نظام افراد غیر سفید پوست را در مکانهای مخصوصی قرار میداد. این مکانها معمولاً امکانات بسیار کمی داشتند و باعث میشد نژاد غیر سفید پوست زندگی سختی بگذرانند. در همین اوضاع بود که شرکت شل اویل تصمیم گرفت در […]
قصههای آموزشی
در خاطرم هست چند سال پیش برای خرید مانتو به مغازهی بزرگ و پر زرقوبرقی رفتیم.بر خلاف تصور ما قیمتها سنخیتی با مغازه نداشت. منظورم این است از قیمتهای پر زرقوبرق خبری نبود.علاوه بر قیمت معقول،تنوع جنسها هم دلیل دیگر شلوغی پیش از حد مغازه شده بود.از دست مشتریهای مغازه راحت حدس زده میشد انتخاب […]
قصهی «چرا اینجا هستم؟»
امروز صبح پیامی دریافت کردم. یکی از دنبال کنندههای صفحه اینستاگرام از من آدرس گروهی را میخواست که داستان گروهی مینویسند. ظاهراً بعد از سرچ در گوگل،به سایت من رسیده و پست مربوط به داستان گروهی را دیده بود. بعد از اینکه چند گروه به او معرفی کردم،احساس خوبی در من زنده شد،حس کردم توانستهام […]
من چه کسی هستم؟
نیویورک تایمز و سازمان مرکزی آمار در ژوئیه ۱۹۹۹از مردم پرسیدند:«فکر میکنید از بین آدمها چند نفر قابل اعتمادند؟»مردم به طور متوسط نظرشان این بود که کلاً حدود سی درصد آدمها میتوانند قابل اعتماد باشند.سؤال بعدی این بود:«از میان آدمهایی که میشناسید،به نظرتان چند نفر قابل اعتمادند؟»جواب چه بود؟هفتاد درصد. این آمار نشان میدهد که […]
سه ویژگی قصههای برنده
قصهی ما برای تأثیرگذاری بیشتر،چه ویژگی باید داشته باشد؟ در کتاب «بهترین قصهگو برنده است»خانم آنت سیمونز سه ویژگی برای قصههای برنده بیان میکند: ۱.قصههایی که پیام ما را منتقل میکنند ۲.قصههایی که از گفتنشان لذت میبریم ۳.قصههایی که راجع به موقعیتهای واقعی زندگی هستند واقعیت این است که ما قصه را برای تأثیرگذاری بیشتر […]
قصهها امید و اعتماد را برمیگردانند
ما آدمها تحمل شنیدن نصیحت و پند و اندرز نداریم.مخصوصاً در سن جوانی دلمان نمیخواهد کسی به ما بگوید چه کاری به نفع و چه کاری به ضررمان تمام میشود. به نظرتان چرا این اتفاق میافتد؟چرا تا کسی شروع به نصیحت میکند دروازهی گوشهایمان بسته میشود و پاهایمان مثل بچهی بازیگوشی بهحرکت میافتد؟دلمان میخواهد هر چه داریم […]
اپل با قصه احساسات مخاطبان را برمیانگیزد
همهی ما در طول زندگی تلاش میکنم از یک فرد احساسی تبدیل به فردی منطقی شویم.انتخابها و تصمیمگیریها را به دور از احساساتانجام دهیم. از نظر من این اتفاق بدی نیست.اینکه آدمها با فکر و حساب شده تصمیم بگیرند،خوشایند است. اما ما هیچگاه نمیتوانیم از احساسات فاصله بگیریم.مثلاً هیچگاه خریدهایمان عاری از احساسات نمیشوند. تحقیقات نشان […]
چرا ویدئو آقای علیرضا نبی در عرض سه روز شصت و دو هزار بار دیده شد؟
این فیلم چند روزی است که در فضای مجازی دست به دست میشود. علت پخش شدن فیلمها گاهی بخاطر بودن چهرهای معروف در فیلم و یا وجود یک سوژه خنده است. اما در این مورد این فیلم مورد دوم که به کل منتفی است و مورد اول هم دلیل اصلی نیست.مطمئنم خیلی از افراد همچون […]