داستانِ داستان‌سرایی و محتوا (فایل جلسه)

داستان ما از آنجایی شروع شد که وارد جهان جذاب و بزرگ داستان‌سرایی شدیم. سعی کردیم در هر حوزه‌ای قدرت داستان‌گویی را اندازه بگیریم و اطلاعات بیشتری راجع‌به این موضوع کسب کنیم. در پیچ و خمِ داستان‌سرایی به ربط تولید محتوا و داستان‌سرایی و تأثیری که داستان بر روی بهبود و رشد محتوا می‌گذارد، پی […]

گوسفندانی چوبی یا انسان‌هایی با قدرت درک؟| قدرت داستان‌سرایی

چند سال پیش در دوران دبیرستان، معلم فیزیک از ما خواست درسی را جلوی کلاس ارائه بدهیم. یکی از بچه‌های کلاس از کنفرانس دادن و حرف زدن جلوی بچه‌های کلاس واهمه داشت. به محض شروع کردن دست و پایش می‌لرزید. کلمات به یادش نمی‌آمدند. یکبار آنقدر فشار روحی و روانی تحمل کرد که اشک‌هایش سرازیر […]

مغز ما در هنگام مواجه با یک ایده چگونه عمل می‌کند؟

اگر می‌خواهیم داستان‌سرای خوبی شویم یا ایده‌های ویروسی تولید کنیم، باید بدانیم مغز ما در هنگام مواجه با یک ایده چه مسیری را دنبال می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد مغز بر سه شیوه در هنگام مواجه با ایده متمرکز می‌شود: ۱٫جستجوی تفاوت‌ها: مغز ابتدا سعی می‌کند چیزی را که برای اولین بار با آن مواجه شده، […]

اصلی‌ترین مانع تعریف نکردن داستان چیست؟چگونه می‌توان این مانع را برطرف کرد؟

اگر انسان هستیم پس حتماً قصه‌ای برای گفتن داریم. ایزاک دینسن یکی از دوستانم که نوشته‌های من را درباره‌ی داستان سرایی خوانده بود، می‌گفت مشتاق شده برای کسب و کار خودش قصه‌ای تعریف کند. بعد ادامه داد هر چقدر جستجو می‌کند قادر به پیدا کردن این داستان‌ها نیست. از او پرسیدم چگونه کسب و کارش […]

پنج ویژگی داستان‌های فوق العاده از زبان ست گادین

ست گادین در کتاب « همه‌ی بازاریاب‌ها داستان می‌گویند» چند ویژگی برای داستان‌های فوق‌العاده بر می‌شمارد.من تصمیم گرفتم در این پست درباره‌ی پنج ویژگی بنویسم. ۱٫یک داستان فوق‌العاده راست است: با توجه به اسم دیگر این کتاب ست گادین یعنی همه‌ی بازاریاب‌ها دروغ می‌گویند، راست در اینجا معنای کاملاً واقعی بودن نمی‌دهد. بلکه به این […]

قصه‌های می‌دانم در سرت چه می‌گذرد

از لحن صحبتش با من حسش مشخص بود. حس می‌کرد من از موضع بالا به همه چیز نگاه می‌کنم.حس می‌کرد من خودم را بالاتر از او می‌دانم و قصد دارم او را نصیحت کنم. متوجه این حس او شدم و سعی کردم به او بگویم حق دارد این حس را داشته باشد اما حسش درست […]

قصه‌های ارزش زیسته، ارزش گفتن دارند

همه‌ی ما گاهی شرایط سختی را تجربه کرده‌ایم. در لحظاتی بودیم که یکی از عزیزانمان بیمار یا سخت گرفتار بود و ما باید در لحظه کمکش می‌کردیم. در آن لحظه شاید حال خودمان هم خوب نبوده و ما باید انتخاب می‌کردیم به خودمان یا فرد دیگری کمک کنیم. این انتخاب ما شاید از نظر خودمان […]

برنامه ریزی سناریویی و داستان‌های بینشی

سال‌ها قبل از اینکه نلسون ماندلا زاده شود، آفریقا بر اساس نظام آپارتاید اداره می‌شد. این نظام افراد غیر سفید پوست را در مکان‌های مخصوصی قرار می‌داد. این مکان‌ها معمولاً امکانات بسیار کمی داشتند و باعث می‌شد نژاد غیر سفید پوست زندگی سختی بگذرانند. در همین اوضاع بود که شرکت شل اویل تصمیم گرفت در […]

قصه‌های آموزشی

در خاطرم هست چند سال پیش برای خرید مانتو به مغازه‌ی بزرگ و پر زرق‌وبرقی رفتیم.بر خلاف تصور ما قیمت‌ها سنخیتی با مغازه نداشت. منظورم این است از قیمت‌های پر زرق‌وبرق خبری نبود.علاوه بر قیمت معقول،تنوع جنس‌ها هم دلیل دیگر شلوغی پیش از حد مغازه شده بود.از دست مشتری‌های مغازه راحت حدس زده می‌شد انتخاب […]

قصه‌ی «چرا اینجا هستم؟»

امروز صبح پیامی دریافت کردم. یکی از دنبال کننده‌های صفحه اینستاگرام از من آدرس گروهی را می‌خواست که داستان گروهی می‌نویسند. ظاهراً بعد از سرچ در گوگل،به سایت من رسیده و پست مربوط به داستان گروهی را دیده بود. بعد از اینکه چند گروه به او معرفی کردم،احساس خوبی در من زنده شد،حس کردم توانسته‌ام […]