همه‌ی ما گاهی شرایط سختی را تجربه کرده‌ایم. در لحظاتی بودیم که یکی از عزیزانمان بیمار یا سخت گرفتار بود و ما باید در لحظه کمکش می‌کردیم. در آن لحظه شاید حال خودمان هم خوب نبوده و ما باید انتخاب می‌کردیم به خودمان یا فرد دیگری کمک کنیم. این انتخاب ما شاید از نظر خودمان ارزشی نداشته باشد؛اما انتخاب ما و اتفاقی که بعد از این انتخاب می‌افتد، می‌تواند برای کسی در شرایط ما ارزشمند باشد.

این نوع داستان‌ها منابعی خوبی برای تولید محتوا هستند. فرض کنیم در زمینه‌ی نوشتن دست به تولید محتوا زده‌ایم. مخاطبان ما قطعاً با مشکلاتی مثل کمالگرایی در نوشتن یا ایده نداشتن دست و پنجه نرم می‌کنند. در اینطور مواقع، تجربه‌ی زیسته‌ی ما در زمانی که حس آنها را داشتیم می‌تواند بسیار کمک کننده باشد. می‌توانیم داستان آن موقعی را تعریف کنیم که با رفتن به پیاده روی ایده‌های زیادی خلق کردیم.

گفتن این قصه‌ها فخر فروشی نیست؛ بلکه این قصه‌ها کمکی به افراد متفاوت در زمینه‌های گوناگون است. به اشتراک گذاشتن تجربیات به شکل قصه به افراد کمک می‌کنند بدانند تنها نیستند و عده‌ای همان احساسات آنها را تجربه کرده‌اند.

وقتی مخاطب حس می‌کند با فردی که در حال تولید متحواست، وجه مشترکی داشته یا دارد، در دنبال کردن او جدیت بیشتری به خرج می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 5 = 4