سلام بر رفیق شفیقم
همانطور که خودت هم خوب میدانی بخشی از کپی رایتینگ خلاقیت ذهنی است.
یعنی افراد خلاق میتوانند در این حوزه موفقتر عمل کنند. اما این کل ماجرا نیست. خلاقیت در این حرفه حرف اول را نمیزند. به قول دیوید اگیلوی:
میتواند تبلیغ نویس باشید حتی اگر خلاقیت ندارید.
حرف درست را این مرد بزرگ زد. خیلی مهم است که ما دایرهی واژگان بالا،خلاقیت و حتی کمی روحیهی طنز داشته باشیم. اما اگر این ها را هم نداریم باز میتوانیم وارد این کار شویم. چون این حرفه بیشتر از خلاقیت به تحقیق و دانش نیاز دارد. در این باره سخنی دیگری از اگیلوی توجه را جلب میکند که میگوید:
من به چشم یک محقق و کاوشگر به این کار پر از خلاقیت نگاه میکنم
تنها بخش کوچکی از خلق یک اثر تبلیغاتی مرهون الهام و خلاقیت است
بخش اعظم آن به دانش و سختکوشی فرد بستگی دارد.
برای نوشتن یک متن تبلیغاتی خوب بیشتر از هر چیزی اطلاعات میخواهیم. اطلاعات محصول، اطلاعاتی دربارهی مخاطب و اطلاعاتی دربارهی بازار فروش. باید بدانیم مشکل خریدار چیست که از خرید محصول ما اجتناب میکند.
آیا مشکل گران بودن است؟
آیا مشکل این است که مخاطب احساس نیاز نمیکند؟
آیا مشکل این است که به محصول اعتماد ندارد؟
متن که ما مینویسم در درجهی اول باید اطلاعاتی برای رفع این مشکلات بدهد و در درجهی دوم خلاقانه باشد.
از طرفی هر چه اطلاعات بالاتری داشته باشیم، خلاقیت بیشتری هم میتوانیم در کار بیاوریم چون دستمان بازتر است. مثلاً هر چه ویژگیهای یک یخچال را بیشتر بدانیم میتوانیم متن تبلیغاتی خلاقانهتری برای این محصول بنویسم.
گفتم یخچال یاد تبلیغات جدید امرسان با بازی لیلا حاتمی افتادم. پیشنهاد میکنم اصلاً این تبلیغ را نبینی چون مطمئنم بعد از دیدنش متوجه میشوی حرام کردن بودجه تبلیغاتی یعنی چه!
نامهام را با جملهای از سیمون دوبوار به پایان میبرم:
خلاقیت غیر ممکن است. هیچ چیزی در زیر آسمان تازه نیست.
زندگیات خلاقانه باد!
دوستدارت
مهدیس
یک پاسخ