وقتی به همۀ کتابهایی فکر میکنم که هنوز نخواندهام، مطمئن میشوم که بسیار خوشبختم.
ژول رنار
بونژوغ جناب رنار عزیز
امیدوارم حال و روزتان بهتر از حال و روز حال ما باشد.این جملهتان را در سایت استاد کاربلدم دیدم و اراده کردم اندکی برایتان در باب این جمله بنویسم.
آقای رنار من تا قبل از این جمله همیشه وقتی به کتابهای نخواندهام نگاه میکردم،چنان میلرزیدم که انگار بر صندلی شوک نشستهام.
اما دیروز هنگام مرتب کردن کتابخانهام قضیه کاملاً فرق میکرد چون به جملهی شما فکر میکردم.
وقتی دیدم کتابی برای خواندن هست این بار به جای ترس حس خوش امیدواری دوباره زندهام کرد.احساس کردم راهی برای رشد هست و آن راه کتابهای ناخواندهام هستند.
وقتی کتاب جان شیفتهی رومن رولان را که هنوز موفق به خواندنش نشدم ورق میزدم،حس کردم انگیزهای برای تقویت زبانم دارم.آن انگیزه فهم قلم رومن رولان بود.
از طرفی از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان خوشحال شدم که در این بازار گرانی کتاب،هنوز کتابهای نخوانده دارم و دلم خوش شد به اینکه هیچوقت بخاطر نداشتن پول از کتاب خواندن باز نمیمانم.
اگر بخواهم خلاصه کنم سخنم را باید بگویم این جملهتان نگاهم من را کاملاً تغییر داد و از این بابت از شما و استادم ممنونم.
ارادتمندتان
یک کاتب