هرگز ناامید نشوید اگر شدید به کار کردن ادامه دهید.ادموند بورک
سلام بر آقای مخالف انقلاب فرانسه
امیدوارم حالتان خوب باشد. این نامه را برایتان مینویسم تا دربارهی جملهی ارزشمندی که فرمودید، اندکی با شما به بحث و گفت و گو بنشینم.
آقای بورک عزیز هنگام خواندن جملهی بالا حس کردم شما از آن قسم افراد هستید که از درخت خشکیده میخواهید رشد کند و میوه دهد. آمدم برایتان بنویسم این امر غیر ممکن است. اما بعد دیدم مساوی دیدن انسان پویا و توانا هم با یک درخت خشکیده غیر ممکنتر است.
اینکه از کسی بخواهیم هرگز در زندگی ناامید نشود واقعاً توقع زیادی است. قبول کنید. مخصوصاً در عصری که ما زندگی میکنیم. آنقدر خبرناگوار به گوشمان میرسد که امیدواری به آینده امر بسیار مشکلی شده. با این وجود میشود خیلی اندک روحیهمان را حفظ کنیم.
اما در مورد قسمت دوم جملهتان یعنی اینکه اگر ناامید هم شدیم باز به کارمان ادامه دهیم. در این مورد با شما کاملاً موافقم. میدانید من تصورم میکنم وجه دیگر جملهی شما این است: اگر انگیزهتان را از دست دادید باز هم ادامه دهید. نه اینکه معنای امید و انگیزه را یکی بدانم اما فکر میکنم هر کس که انگیزهای برای انجام کاری دارد امیدی هم برای موفق شدن در آن کار در دل پرورانده است.
اگر این وجه جملهتان یعنی رابطهی امید و انگیزه را بخواهم در نظر بگیرم باید بگویم من هم فکر میکنم امکان حرکت حتی در صورت خاموش بودن موتور انگیزه وجود دارد.
نکتهی دیگری که هست این است که امید و انگیزه جزو موارد گذرا هستند. مخصوصاً انگیزه. بود و نبودشان به عوامل خیلی زیادی ارتباط دارد پس اگر بخواهیم بخاطر نبودشان کاری را متوقف کنیم آن کار برایمان کار نمیشود. کاری کار است که بدون انگیزه و امید هم بشود رویش کار کرد. حتی به نظرم کاری کار است که انجام دادنش خود سبب ایجاد انگیزه و امید شود. شاید این هم وجه دیگر جملهی شما است که میگوید اگر در هنگام ناامیدی به کارتان ادامه دهید کارتان به امید تغییر ماهیت میدهد.
این گستاخی من را بابت نوشتن وجههای دیگر جملهتان که ممکن است مد نظر شما نبوده باشند، به بزرگواری خودتان ببخشید. دیگر بیش از این وقت جنابعالی را نمیگیرم. میتوانید به انقلاب فرانسه برسید.
کارتان امید بخش و ادامه دار
از طرف یک کاتب