ماریا ریلکه در کتاب «چند نامه به شاعری جوان»از اهمیت زندگی روزانه می‌گوید:

اگر زندگی روزانه‌ی شما در نظرتان حقیر می‌نماید تهمت ناچیزی بر آن نبندید.تهمت بر شماست که چندان شاعر نیستید تا جلال و جمال آن را دربیابید.پیش هنر آفرین هیچ چیز و هیچ جا ناچیز و سرسری نیست.

همه‌ی ما احساس می‌کنیم تمام نویسندگان و شعرای قبل از ما هر چه باید بگویند،گفته‌اند و حالا دیگر سخن تازه‌ای برای گفتن نداریم.
اما در واقع آنها از دید خودشان زندگی را دیده‌اند.پستی و بلندی زندگی آنها با زندگی ما قطعاً متفاوت بوده پس تجربه‌ها متفاوت است.
اگر به قول ریلکه کمی از بار تهمتی که نثار زندگی‌مان می‌کنیم،بکاهیم شاید متوجه لحظاتی ناب در همین زندگی روزمره‌ی به ظاهر کسل‌کننده‌مان شویم.
هنرِ خلق کننده این نیست که با موادی تازه کاری تازه خلق کند؛بلکه این است که از دل همین زندگی با نگاهی تازه اثری جاودان و متفاوت
بیافریند.
پرویز ناتل خانلری در مقدمه‌ی کتاب ریلکه چنین می‌نویسد:
اگر سخنان ریلکه را دریابید می‌بینید که دیگران،همه،گفتنی‌های خود را گفته‌اند؛اما هیچ کس گفتنی‌های شما را نگفته و نمی‌تواند بگوید.او مانند عارفان بزرگ معتقدست که همه چیز را از «خود»باید جست.

از این سخنان می‌توان اینطور برداشت کرد که هر چه شناخت و نگاه ما به زندگی و خودمان عمیق‌تر باشد اثر متفاوت‌تر و جاودان‌تری به جا خواهیم گذاشت.

یک پاسخ

  1. درسته اکثر حرف‌ها قبل ما گفته شده
    ولی بنظرم همیشه و همواره میشه به خلق متفاوت رسید. مهم اینه با چه دوربینی و از چه زوایه‌ای به قضیه نگاه می‌کنیم همیشه گوشه پنهانی وجود داره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

73 + = 82