وقتی دیگر نمی‌توانیم شرایط را تغییر دهیم، باید سعی کنیم خودمان را تغییر دهیم. ویکتور فرانکل

سلام بر ویکتور عزیز

امیدوارم که حالتان خوب و خوش باشد. ویکتور جان جمله‌تان که در بالا نقل کرده‌ام دلیل نوشتن این نامه است.

بعد از خواندن نامه‌تان اوضاع خودم جلوی چشمم آمد. این روزها احساسم این است که چیزی را نمی‌توانم تغییر دهم بجز خودم. من نمی‌توانم به دیگران بگویم که فلان کار را بکنید و فلان کار را نکنید اما می‌توانم خودم فلان کار را انجام دهم و بگذارم تجربه‌ی خوب یا بدم آنها را تشویق به انجام کار یا منع از انجام کاری دیگر بکند. من فقط و فقط می‌توان روی خودم کار کنم و از خدا که پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد از این بایت خوشحالم.

حالا چرا خوشحالم؟ چون تمرکزم روی زندگی خودم است. احساس خوبی دارم بابت اینکه حداقل کاری از دستم برای تغییر برمی‌آید. می‌دانید خیلی بد است که آدم به جایی برسد که حس کند خلقتش بیخود بوده و به درد هیچ کاری نمی‌خورد. اصلاً آدم این شکلی افسرده می‌شود.

بعد اینکه من اعتقاد دارم اگر خودمان را تغییر دهیم، شرایط نیز تغییر خواهد کرد.یعنی کار روی خودمان به نوعی کار روی شرایط است ولی نه از طریقی مستقیم.

کاش همه به این نتیجه برسیم که وقتش رسیده تمرکز را روی خودمان بگذاریم.

خیلی ممنونم از شما

دوستدارتان

یک کاتب

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 7 = 17