عمری است که آدمها به دنبال خودشناسی و نویسندگان به دنبال خلق اثر منحصر به فرد و ماندگاراند. ولی چقدر برای این خود شناسی و خلق اثر کار میشود؟
این دو را کنار هم آوردم چون کلید رسیدن به هر دوی این کارها میتواند یک کار باشد:نوشتن.
منظورم این بار از نوشتن خلق یک داستان یا یک نمایشنامه نیست. منظورم فقط و فقط آزادنویسی است. اینکه در مورد خودت و احساساتت بنویسی. اینطور است که به سطحی از خودشناسی میرسی.
برای من این بزرگترین حسن نوشتن بود. اگر به کتابهای خودشناسی هم دقت کنیم،خیلی از آنها قسمتهایی دارند که از ما خواسته شده بنویسیم.
حال این کار چرا برای نویسندگان مفید است؟نوشتن که همیشه برای نویسندگان مهم است. اما آن کسی که دغدغهی خلق اثری متمایز از بقیهی آثار را دارد،به شناخت وجود منحصر به فرد خودش نیازمند است.
من بارها به این نکته اشاره کردم که هر کدام از ما رنگ و بوی خاص خودمان را داریم و وقتی اثرمان متفاوت میشود که تلاش کنیم اثر خلق شده رنگ و بوی خودمان را برای خواننده تداعی کند.
این جمله را امروز اول صبح شنیدم که گفتند اولین گام برای خلق یک اثر متفاوت خودشناسی است. و حالا من ادامه میدهم که اولین گام برای خودشناسی هم آزاد نویسی است.
میبینید؟اینها مثل یک زنجیره بهم وصل هستند.هر چه بیشتر بنویسیم بیشتر به خودشناسی میرسیم و هر چه بیشتر به خودشناسی برسیم،شانسمان برای خلق اثری متفاوت بیشتر میشود.
کاملا درست و به جا گفتید. خودشناسی باعث میشود قلم راحت تر حرکت کند و بهتر توصیف.