در این پست میخواهم از نمایشنامهی خانهی برناردا آلبا نوشتهی فدریکو گارسیا لورکا بگویم.
این نمایشنامه جزو سه نمایشنامهی معروف لورکاست.
داستان نمایشنامه دربارهی خانوادهی برناردا آلبا زن ثروتمند روستایی ست. این زن پنج دختر مجرد دارد. به آنها اجازهی بیرون رفتن از خانه را نمیدهد که مبادا مردم برایش حرف دربیارند و بگویند دخترانش گناهکارن و بدکارهاند. او دخترانش را عادت داده که در خانه گلدوزی و خیاطی کنند و به هیچ مردی فکر نکنند. لورکا در نامهای میگوید که این نمایشنامه از واقعیت الهام گرفته شده است.
لورکای شاعر در ابتدای این نمایشنامه مینویسید:
منظور من از این سه پرده ارائهی یک مستند عکسمانند است.
منظورش این است برنارداهای زیادی در روستاهای آن زمان اسپانیا بودهاند که اعتقاد داشتهاند زنان و دختران نباید از خانه بیرون بروند. این اعتقاد مردان دولت بوده که به افکار زنان نیز ورود پیدا کرده است. دختران برناردا با اینکه از مادر ناراضی هستند اما به این خواستهی او تن دادهاند. مادر به دنبال رسوایی بقیهی زنان روستا و حرف درآوردن برای دختران آنان است که رسوایی دامن خودش را نیز میگیرد. اعتقادات مادر سبب بروز اتفاقاتی در خانواده و مرگ یکی از دختران میشود. لورکا در این نمایشنامه به زیبایی واقعیتی را به تصور درآورده که نه تنها در زمان خودش در اسپانیا بلکه همین حالا بلای خانمان سوز زنان زیادی شده است.
بعضیها معتقد هستند این نمایشنامه سیاسی است و تلاش دارد اعتقادات دولت آن زمان اسپانیا را زیر سؤال ببرد.
سلام
مطلب شما را با ذکر منبع در وبلاگ و کانال تلگرامم نقل کردهام؛
در صورتی که مخالفتی دارید اطلاع دهید تا حذف نمایم.
t.me/Dopram
سلام هیچ مشکلی نیست. مرسی از توجهتون