رابیز ماریا ریلکه در کتاب چند نامه به شاعری جوان اینگونه می‌نویسد:

از من ‌می‌پرسید که شعرهای شما خوب است یا نه؟ این نکته را از من می‌پرسید و حال آنکه پیش از آن از دیگران پرسیده‌اید. شعرهای خود را به مجله‌ها می‌فرستید و آنها را با شعر دیگران می‌سنجید و چون بعضی روزنامه‌ها از نشر مشق‌های شعری شما خودداری می‌کنند غمگین می‌شوید. از این پس چون به من اجازه داده‌اید که شما را راهنمایی کنم،تمنا دارم از همه‌ی این کارها خودداری کنید. نظر شما به خارج متوجه شده و همین نکته بخصوص است که باید از آن بپرهیزید،هیچکس نمی‌تواند شما را پند دهد یا راهنمایی کند،هیچکس! برای رسیدن به مقصود یک راه بیش نیست. در خود فرو بروید و احتیاجی را که موجب نوشتن شماست جستجو کنید.

در این قسمت از نامه ریلکه برای نوشتن بهتر در خود فرو رفتن و نوشتن بدون پرسیدن نظر دیگران را توصیه می‌کند.

در مدت زمانی که در وادی نوشتن هستم، افراد زیادی را دیده‌ام که برای تک تک نوشته‌هایشان نظر دیگران را می‌پرسند. انگار به دنبال این هستند که کسی مدام آنها را تأیید کند. تا تأیید و تعریفی نباشد ادامه دادن برایشان بی معنی خواهد بود. حال آنکه آن چیزی که موجب نوشتن می‌شود صرفاً تأیید گرفتن از دیگران نیست. نیرویی در درون یک نویسنده باید باشد که حتی وقتی کسی برای او ایستاده دست نمی‌زند و هیچ کس تأییدش نمی‌کند، دست به نوشتن ببرد. نویسنده باید از نوشتن ناگریز باشد. اگر چنین شود حتی اگر از مسیر نوشتن دلسرد شده باشد، نمی‌تواند دست به قلم نبرد.

 

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

1 + 4 =