مدتی پیش یک هدیه‌ی بسیار خوب از یک دوست بسیار مهربان به من رسید.آن هدیه کتابی به اسم «خودشناسی» آلن دو باتن است. شروع کردم به خواندنش و به این فکر کردم که چقدر خوب می شود که در اینجا تیکه هایی از این کتاب را برایتان بنویسم و تمریناتش را با هم حل کنیم مطمئنم که برای همه ی ما این تمرینات مفید و کار آمد است.

در این کتاب آلن دو باتن ایتدا تعریفی از تعمق فلسفی ارائه می‌دهد سپس درباره‌ی هر یک ازکلید های ورود به تعمق فلسفی توضیحات و تمریناتی را می گوید در اینجا بخشی از کتاب را با هم می خوانیم:

جامعه تا حدی ما را تشویق می کند که اوقاتی را صرف ذهنمان کنیم و بر همین اساس اعتبار خاصی به مجموعه ای از رویه ها می دهد که عموما مقوله ی تعمق قرار می گیرند هواداران تعمق معمولا توصیه می کنند یک وضعیت بدنی خاص بنشینیم و سعی کنیم آگاهی‌مان را از احساسات و تصورات درهم ریخته روزمره خالی کنیم.قرار است برای رسیدن به آرامش آشفتگی های یک ذهن سرکش و بازیگوش را آرام کنیم ذهنی که بودائیان برایش از تعبیر پرمعنای« ذهن میمون وار»استفاده می کنند.اما رویکرد دیگری وجود دارد که نه بر اساس اندیشه ی شرقی بلکه مبتنی بر ایده هایی است که به واسطه ی سنت فلسفی غرب به ما رسیده است.این رویکرد را «تعمق فلسفی» می نامیم.

در ادامه کتاب به نکته ای اشاره کرد که به نظر من اگر به زندگی مان نگاهی بیاندازیم می توانیم به راحتی متوجه این موضوع شویم.

«بخش اعظمی از مشکلات ذهنی مان از افکار و احساساتی ناشی می شوند که گره شان باز نشده بررسی نشده و با دقت کافی به آن ها توجه نشده است.»

تعمق فلسفی کار سختی نیست برای این کار هم به کاغذ و قلم و نوشتن نیازمندیم.

آلن دو باتن کلید ورود به تعمق فلسفی را این سه پرسش مهم می داند:

هم اکنون بابت چه چیزی اضطراب دارم؟

هم اکنون بابت چه چیز عصبانی ام؟

هم اکنون بابت چه چیز هیجان دارم؟

در ادامه در کتاب هر کدام از این احساسات اضطراب،اعصبانیت،هیجان را مورد بررسی قرار می دهد.هر کدام از این ها را در پست های بعد با هم دنبال می کنیم و سعی می کنیم هر یک از تمرین ها ارائه شده در کتاب با هم انجام دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

48 − = 43