آن‌که بر خود تسلط دارد بزرگ‌تر از کسی است که بر دنیا تسلط دارد.
بودا

سلام بر سیذارتا گوتاما بودا کسی که به روشنایی رسید

مطمئنم حالتان بسیار بهتر از عده‌ای از ماست که در حال حاضر در زمین می‌زیستیم. جمله‌ی بالا را چند وقت پیش از شما خواندم. همان زمان آنقدر نظرم را به خود جلب کرد که دست به قلم شدم. اما این جمله ارزش این را دارد که دوباره و حتی صد هزارباره درباره‌اش نوشت.

همه‌ی ما دوست داریم مدیر باشیم. شما را فکر نکنم اما ما آدمیانی که حالا در زمین می‌زیستیم  این آرزو را در سر می‌پرورانیم. ما دوست داریم بر عده‌ای تسلط پیدا کنیم. آنها را کنترل کنیم تا کاری را انجام دهند که ما می‌خواهیم.صفاتی مثل مدیر و مدبر را برای اشخاصی که موفق هستند بکار می‌بریم. آرزو داریم روزی این صفات از آن خودمان شود.

اما سؤال اینجاست چند درصد از ما اول از خودمان شروع می‌کنیم؟چند درصد سعی می‌کنیم روی کارهایی که انجام دادیم، تسلط داشته باشیم؟ زمان شما مثل حالا شبکه‌های مجازی نبود. من برای شما از دغدغه‌ و بدبختی انسان امروز می‌گویم که حتی نمی‌تواند یا بهتر بگویم نمی‌خواهد به تسلط خودش در کنترل شبکه‌های مجازی برسد. چنین کسی چگونه می‌تواند گروهی را مدیریت کند؟البته که شاید با خانواده‌ی پولدار یا بند پ این مسئله حل شود اما به حالت درست و عادی نشدنی به نظر می‌رسد.

بله با شما موافقم که تسلط بر خود در الویت است. اگر هر آدمی به تسلط بر خودش برسد،این دنیا دیگر نیازی به مدیر و مدبر و مسئول نخواهد داشت. مشکل ما اینجاست که منتظریم دیگران بر ما تسلط پیدا کنند و وظایف و راه پیشرفت را مدام به ما یادآوری کنند.

شما بهتر از من می‌دانید که تسلط بر خود حتی از کار کردن در معدن هم سخت‌تر است اما نشدنی نیست. اگر شما رسیدید حتماً عده‌ای از ما هم خواهند رسید.

سپاس فراوان بابت جمله‌ای که تکلیف را برای همه روشن می‌کند

دوستدار شما

یک کاتب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

93 − 86 =