امروز که سایتم را برای پیدا کردن مطلبی زیر و رو می‌کردم به این نتیجه رسیدم که انتشار روزانه بیش از هر کسی برای خود من سود داشته و مفید بوده است.

من عادت بدی دارم. تعداد مخاطبان یک پست را چک نمی‌کنم. چون اولویتم از انتشار این پست‌ها چیزی فراتر از آن عدد کنار هر پست است. من در مرحله‌ی اول به رشد خودم می‌اندیشم و امروز احساس کردم تا حدی به این هدف رسیده‌ام.

من کتاب‌هایی که برای رشدم لازم بوده به بهانه‌ی پیدا کردن ایده برای پست‌هایم خوانده‌ام. بعد آنها را برای نوشتن و انتشار طبقه بندی کرده‌ام. چندین بار تمام مطالب‌شان را مرور کردم و یاد گرفتم تا بتوانم یاد بدهم.

من دوستان زیادی به واسطه‌ی همین سایت پیدا کرده و به واسطه‌ی آنها رشد کرده‌ام.

بخاطر همین سایت به دقایق زندگی‌ام برای یافتن ایده دقیق‌تر نگاه کردم. نگاهم به زندگی به واسطه‌ی انتشار روزانه تغییر کرد.

این سایت به من فرصت داد قالب‌های مختلف نوشتن را از ترس افتادن در ورطه‌ی تکرار امتحان کنم.

لذت تأثیرگذاری را هر چند خیلی کوتاه و کم چشیدم و این لذت به من امید داد که می‌توانم ادامه دهم.

روزی وقتی دنبال متنی در اینترنت می‌گشتم با سایت خودم برخورد کردم و متوجه شدم وجود دارم! هستم و کار می‌کنم. برای لحظه‌ای حس کردم موجودیت من به انتشار روزانه وابسته است.

تمام این دلایل باعث می‌شود هر روز جدیتم برای بروز کردن سایت و انتشار روزانه بیشتر شود. وقتی رشد من در کار باشد، قطعاً با جامعه‌ی مخاطبان بیشتری هم رو در رو خواهم شد.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

6 + 4 =