نظم شخصی برای من به معنای انجام کارها به صورت منظم است.
اینکه برنامهی منظمی برای خودم داشته باشم برایم خیلی مهم است.
من از آن زمره آدمهایی بودم که یک کار را دو روز انجام میدادند و بعد رهایش میکردند بدون اینکه دلیلی برای رها کردنش داشته باشند.
یک جایی به این رسیدم که واقعا نمیشود.در نظم شخصی مسئلهی اصلی تمرکز است.وقتی برای کاری هر روز وقت میگذاریم یعنی تمرکزمان را در آن کار را تا حد زیادی بالا میبریم.
مسئلهی دیگر افزایش اعتماد به نفس است.وقتی آدم میبیند که لیست کارهایش منظم و مرتب تیک خورده،احساس فتح یک قله را دارد.اینطوری به خودش میگوید من از پس یک مار هر چند کوچک برآمدم پس از پس بقیه هم میتوانم بربیایم.
اتفاق دیگری که در نتیجهی نظم شخصی بهوجود میآید افزایش روحیهی پیگیری است!
پیگیری کردن و دنبال کاری را گرفتن به نظر من در زندگی واقعا مهم است.
ما فرصتها را از دست میدهیم چون پیگیر آنها نیستیم.
وقتی که کاری را هر روز و با جدیت انجام میدهیم یادمیگیریم پیگیر فرصتهای مختلف شویم.
شما تصور کنید با داشتن نظم شخصی حتی در یک کار ده دقیقه ای این همه حس خوب و فرصت به دست میآوریم.حالا آیا حاضریم در زندگیمان کاری را فقط برای ده دقیقه هر روز انجام دهیم؟آیا زندگیمان ارزش این همه حس خوب را ندارد؟