اولین قدم در نوشتن داستان
دو گناه در دوزخ دانته وجود دارد. اولی forza به معنای جرم تعدی و خشونت و دومی forda یعنی جرم فریبکاری است. جرم خشنونت با جسم آدمی سر و کار دارد و جرم فریبکاری با ذهن او. از آنجایی که گناه ذهنی مجازات بیشتری دارد، این افراد در طبقهی پایین جهنم هستند. بر اساس همین […]
هیچ سلامی در داستان بی طمع نیست
اگر پردهی اول تفنگی را نشان دادید، در پردهی سوم باید تیری از آن شلیک شود. چخوف اولین شرط هنر این است که هیچ چیز غیر ضروری در آن وجود نداشته باشد. آندره ژید در زندگی ما خیلی از آدمها میآیند و میروند بدون اینکه در روند زندگیمان دخالتی داشته باشند. خیلیها را هر روز […]
چگونه خواننده داستانهایمان را میخکوب کنیم؟
فکر میکنم برای همهی ما پیش آمده یک رمان را دست بگیریم و تا تهش بخوانیم. همیشه هم دغدغهی نویسندهها این بوده که چطور میتوانند این کار را انجام دهند. من در این پست دربارهی این موضوع با شما حرف میزنم. یک پیرنگ خوب پیرنگی است که درگیری خواننده را با داستان حفظ کند. اما […]
سه بخش در جهان منظم داستان
زندگی ما داستانی است بدون پیرنگ. زندگی ما پر از اتفاقات بی نظم است. اتفاقاتی که هر از گاهی رخ میدهند و میگذرند. از آسمان یکدفعه مشکلی نازل میشود و ممکن است خیلی ناگهانی هم خودش حل شود. اما جهان کتابها و رمانهای قوی یک جهان منظم است. چرا؟ چون در این جهان نظم و […]
پیرنگ احمقانه
تا به حال شده رمانی بخوانید یا فیلمی نگاه کنید که پس از پایانش احساس احمق بودن به شما دست بدهد؟یعنی حس کنید دور از جان شما نویسنده و کارگردان شما را بلانسبت خر فرض کردهاند؟ انگار که همه چیز فیلم به طور اتفاقی و الکی الکی پیش میروند. بدون اینکه اتفاق خاصی بیفتد یا […]