به نظرم نوآوری در تمرینی که مدام و هر روز تکرار میشود جز الزامات آن تمرین است.
اگر هر روز برنامهی آزاد نویسی در برنامهمان داریم خیلی خوب میشود اگر در این آزاد نویسیها خلاقیتی بهخرج دهیم.
امروز که مشغول نوشتم هزار کلمه بودم تصمیم گرفتم کمی با کلمات و جملهها بازی کنم به این شکل که یک جمله مینوشتم و سعی میکردم آن جمله را به شکل های مختلف دیگر دربیاورم.
مثلا نوشتم «آن کار بسیار سخت بود.»
بعد سعی کردم با بازی با کلمات جمله را با حفظ مفهوم به شکلهای مختلف دربیاورم:
آن کار مشقت بار بود.
انجام آن کار نفس مرا گرفت.
کاری بود بس دشوار!
شدت سختی کار خیلی زیاد بود.
انجام آن کار زحمت داشت.
انجام آن کار محنت بار بود!
کاری بود پر مرارت!
.
.
با یک جمله کلی جملهی دیگر نوشته شد.من از این بازی خیلی لذت بردم آنقدر که ادامه دادم و با جملات دیگر همین کار را کردم.
پیشنهاد میکنم شما هم امتحان کنید.اگر جملهی دیگر به نظرتان رسید خوشحال میشوم برایم بنویسید.
پینوشت:
امروز سه ماه میشود که به صورت مداوم اینجا کار میکنم و لذت بخش ترین لحظات زندگیم را با نوشتن در اینجا سپری کردم.ممنونم از همهی کسانی که در این مدت همراهم بودند.
موفق باشی 😍
خیلی ممنونم از اینکه همراهم هستی😍🌺
آن کار دهنی از ما سرویس کرد که مپرس!😁
👍😄
سلام
آن کار جانکاه بود
انجام آن کار شیره وجودم (یا جانم) را کشید
آن کار مردافکن بود
آن کار سهل و ممتنع بود (آسان به نظر میرسید اما در واقع سخت بود)
آن کار جان گداز بود
آن کار سوهان روح بود
آن کار روح و روانم را خرد کرد
آن کار روح و روانم را خورد
آن کار روح مرا فرسایید یا آن کار فرساینده بود
آن کار من را درمانده کرد (معنیش یکم دوره اما فکر کنم مرتبطه)
بعضی هاش کاملا هم معنی عبارت اولیه نیست اما فکر کنم مرتبط باشه. خواستم تکراری نباشه.
عجب جملات زیبایی👏👏👏👏
خیلی ممنون از مشارکتتون🌺