یک غافلگیری شیرین
یکی از بهترین تمریناتی که این روزها درگیرش هستم تمرین آزادنویسی با کلمات لغتنامه است. به این صورت که چند کلمه از رفیق شفیقم جناب معین قرض میگیرم و آنها را خرج نوشتن یک متن میکنم. این تمرین نمونهی بارز جملهی معروف «نوشته حین نوشتن شکل میگیرد» است. اسم این تمرین را یک غافلیگری شیرین […]
درد لذت پخش!
امروز با دیدن یک دفتر قدیمی به سرم زد کل دفتر را پر کنم و فقط بنویسم.یک دفتر هفتاد صفحهای. اولش به نظرم کار سختی آمد ولی به این دلیل که همیشه دوست دارم چالشهای سخت را امتحان کنم دست به کار شدم.من فکر میکردم که خداکثر چهارساعت این برگهها پر میشوند ولی چیزی حدود […]
سخت مینویسی!
امشب از شما می خواهم با من همراه شوید تا نگاهی به تحصیل کرده های واقعی جامعه بیندازیم.می خواهم شما را به دانشگاه یعنی مهد تحصیل و آدمهای تحصیلکرده ی این مملکت ببرم! من خودم دانشجو هستم و خیلی خوب می توانم آنجا را برایتان شرح دهم.ما دو جور آدم تحصیلکرده در دانشگاه می بینیم.آنهایی […]
در مدح آزادنویسی
موسسهای میگوید:«پنجاه سنت از هر دلاری که خرج تبلیغات میشود هدر میرود.اما مشکل اینجاست که هیچ راهی وجود ندارد که بفهمیم از هر دلاری که خرج میشود کدام پنجاه سنتش است که به هدر میرود بنابراین باز هم باید تمام آن یک دلار را خرج کنیم.» گاهی اوقات از هزار کلمهای که در طول روز […]
در مدح آزاد نویسی
«نتیجهی عالی آزاد نویسی رها شدن است.» این جمله را وقتی نوشتم که از بند زندان افکار خودم رها شده بودم.به سال گذشته همین روزها که فکر میکنم میبینم که چقدر آشفته و سرگردان بودم. وقتی به آن روزهایم نگاه میکنم خودم را در زندانی میبینم که زندان بانش افکار خودم است.من سالها بود که […]
بچههای کلاس هزارکلمه
نزدیک به دو ماه است که هر روز هزار کلمه می نویسم.هزار کلمه ی جدا از هم نه ها؛متنی مینویسم که هزار کلمه داشته باشد. زحمت شمارش هم بر عهده ی فایل ورد است.من از آن دست افرادی هستم که با کاغذ و قلم راحت ترند اما صدای کلید های کیبورد و ظاهر شدن کلمات […]