فرهنگ لغت شخصی پرویز شاپور

ناف:نمره‌ی صفری که طبیعت به شکم بی‌هنر داده است. مرگ:فرزند تولد جمعه:قله‌ی روزهای هفته خورشید:مسئول سیاهی شب این تعاریف را از کتاب پرویز شاپور برداشتم. البته به صورت جمله بودند. مثلاً پرویز شاپوز نوشته بود: مرگ،فرزند تولد است. همیشه برایم نوع نگاه پرویز شاپور جذاب بوده و هست. تک تک جملاتش باعث حیرتم می‌شوند. امروز […]

هفت تیر

چند کاریکلماتور و جمله کوتاه از پرویز شاپور بخوانیم: ۱.با مهربانی برای قلبم پلیور بافتم. ۲.شب،روز بدون خورشید. ۳.روزها سرفه می‌کنم،شب‌ها سیاه سرفه. ۴.مغزم درگذشت و افکارم بدون سرپرست ماند. ۵.ماهی بدنش را با فواره می‌خاراند. ۶.ضمن دعوا کشیده‌ محکمی توی صورتم خوابانده ولی چون من معتقد هستم انسان همیشه باید(صورتش را با سیلی سرخ […]

کار با کلمات،نگاه تازه به زندگی

*برخی مردم مانند پاندول ساعت حرکت دارند، پیشرفت ندارند.* *هیچ موجودی به اندازه‌ی پاندول ساعت مردد نیست.* *بیضی،دایره‌ی مست.* *واژه‌ی مسافر فراموش کرده بود چمدانش را همراه بیاورد.* از کتاب قلبم را با قلبت میزان می‌کنم نوشته‌ی پرویز شاپور(مجموعه‌ی کاریکلماتور) از خواندن کتاب *قلبم را با قلبت میزان می‌کنم*حسابی شگفت زده شدم. کاریکلماتورهای این کتاب […]