برای داشتن زندگی خلاق به مجوز هیچ کس احتیاجی نیست. الیزابت گیلبرت

سلام بر خانم الیزابت گیلبرت بزرگ

هفته‌ی قبل برای نوشتن مقاله‌ای سخت درگیر گفت‌وگو با شما در کتاب جادوی بزرگتان شدم. جمله‌ی بالا را همانجا دیدم و به نظرم آمد که می‌توانم چند کلمه‌ای درباره‌اش بنویسم.

می‌خواستم به مقاله‌ام اضافه‌اش کنم اما بهتر دیدم که درباره‌ی این جمله جداگانه با خودتان صحبت کنم.

مشکل اساسی که همه‌ی ما، مخصوصاً در این عصری که ارتباطات راحت شده، با آن درگیریم مشکل تأیید گرفتن است. همه کاری می‌کنیم تا دیگران تأییدمان کنند.

این قضیه‌ی تأیید گرفتن زمانی ترسناک‌تر می‌شود که ما برای شروع کار خودمان را نیازمندش می‌بینیم. زمانی که می‌خواهیم کاری را آغاز کنیم منتظر می‌مانیم تا بزرگان آن عرصه به ما اجازه‌ی ورود دهند یا به قول شما مجوز برایمان صادر کنند.

در همین بحث نوشتن،موضوع مورد علاقه‌ی هر دو ما، زمانی که یک نفر می‌خواهد کارش را شروع کند، متنی نیم نصفه با هزار مشکل دست می‌گیرد و از همه می‌خواهد متنش را بخوانند و بگویند استعداد شروع کار دارد یا نه.

از این ور به آن ور، از این استاد به آن استاد فقط به دنبال یک جواب بله یا شاید هم نه است. در این لحظات چقدر جمله‌ی شما می‌تواند کمک کننده باشد. کسی لازم نیست به ما مجوز بدهد. اصلاً کسی حق نمی‌تواند برای شروع کس دیگری را منع کند.

حقیقت این است که بعضی اوقات اصلاً استعداد بهانه است. یعنی کسی که متن نیم نصفه‌اش را دست گرفته،به دنبال بهانه‌ای برای شروع نکردن می‌گردد و فقط منتظر است یک نفر به او بگوید نه تو از پسش برنمی‌آیی آنوقت است که می‌رود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نمی‌کند. اینطور نیست؟!

خیلی ممنونم که وقت گرانبهایتان و جمله‌ی هشداردهنده‌تان را در اختیارم گذاشتید.

ارادتمند شما

یک کاتب

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

4 + 2 =