وقتی که مضطرب هستیم از نظر جسمی کاملاً آماده و هشیار هستیم. ضربان قلبمان بالاست،عرق میکنیم و میزان کورتیزول بدن بالا میرود. همهی این واکنشها به طور خودکار توسط سیستم عصبیمان کنترل میشود آرام کردن همهی این تغییرات برای بیشتر افراد غیر ممکن است. ما نه تنها نمیتوانیم آرام باشیم بلکه وقتی هم به ما میگویند که آرام باشیم به ما یادآوری میشود که چقدر ناآرام هستیم و همین باعث بیشتر شدن اضطرابمان میشود.
حضور- امی کادی
با خواندن این پاراگراف تصمیم گرفتم بیایم اینجا و از همهی کسانی که به آنها میگفتم «لطفا آرام باش» یا «آرامشت را حفظ کن» عذر خواهی کنم. باور کنید من فکر میکردم کار درستی انجام میدادم!
این لفظ یکی از الفاظ رایجی است که ما معمولاً خیلی به کار میبریم. غافل از اینکه آرام نبودن واکنش بدن است و ما نمیتوانم دخالتی در آن داشته باشیم. فقط با گفتن جملهی آرام باش کار را سختتر میکنیم.
حالا چاره چیست؟ نمیشود بلا نسبت شما عین یک حیوان زبان بسته ایستاد و فقط نگاه کرد! من در همین کتاب حضور و همچنین در کتاب قانون پنج ثانیهای از مل رابینز یک چارهی مشترک برای حل مشکل اضطراب دیدم.
هر دو نوشته بودند به جای اینکه به خودتان و دیگران مدام بگویید آرام باش بگویید«من فقط هیجان زدهام.»
ترس و هیجان از دید بدن ما یک چیز است! و بدن در هر دو حالت واکنش یکسانی نشان میدهد. شما ممکن است هم زمانی که میخواهید خودتان را برای یک ارائه آماده کنید و هم زمانیکه برای دیدن کسی هیجان زدهاید دستتان عرق کند و قلبتان تند بزند. پس میتوان به استرس به یک دید تازهای نگاه کرد. شما فقط برای اینکه بر روی صحنهای بروید و برای عدهای سخنرانی کنید هیجان زدهاید همین. اینطور ذهنتان متقاعد میشود که دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
حالا یک سوال
نکند نصف مواقعی که فکر میکردیم مضطرب هستیم فقط هیجان زده بودهایم؟!
هیجان. آره خیلی بهتر از ترسه.
نکته علمیشو هم اگه بخوام بگم، اضطراب و ترس و هیجان بیشتر علت هورمونی داره تا عصبی. هنگام اضطراب و هیحان هورمون های ستیز و گریز (مثل آدرنالین) باعث میشن قلبمون تند بزنه و عرق کنیم و…
تشکر از اینکه پست رو کامل کردید با این نکتهی علمی