سوالی از شما بزرگواران دارم. شما زمانیکه مهمان دعوت میکنید شروع میکنید با خودتان حرف میزنید؟!
منظورم غر زدنهای زیر لب نیست که این مهمان کی میرود. منظورم حرف زدن بلند بلند است! خب از آنجایی که میدانم مخاطبان من عقلشان سر جایشان است فکر میکنم جواب سوالم خیر باشد.(البته فقط فکر میکنم)
طبیعتاً وقتی مهمانی دعوت میکنیم یک گپ و گفت بین ما شکل میگیرد. گپ و گفتی دوستانه شاید شاید هم رسمی ولی به هر حال مخاطب ما مهمانمان است و انقدر برایش ارزش قائلیم که سعی میکنیم او را وارد بحث کنیم. در واقع هر کاری میکنیم که مهمانمان فکر نکند غریبه است.
امروز در حال گشت و گذار در چند سایت بودم. با خواندن نوشتههایشان به این فکر میکردم که ما ملاکین سایت (!) چرا تا این حد از ضمیر من استفاده میکنیم؟! مگر ما مهمانهایی را به خانههایمان که همان سایتهایمان هست دعوت نکردهایم؟!
ما حتی اگر از تجربهی خودمان میگوییم بهتر است حداقل با پرسیدن یک سوال مخاطبمان را درگیر کنیم. فقط یک سوال. لزومی هم ندارد توقع جواب دادن داشته باشیم همین که مخاطب ما در ذهنش درگیر سوال و تعامل کوتاهی با ما بشود کافیست دیگر.
گاهی استفاده از ضمایر تو و ما و شما بسیار اهمیت دارد. ما میتوانیم کاری کنیم که مخاطب حس کند چند دست لباس راحتی داریم که به او بدهیم تا او بتواند ساعتی را در تعامل با ما بگذراند. گفتن تجربه مهم است درگیر کردن مخاطب از آن مهمتر. حتی اگر تمرینی را در سایت انجام میدهیم میتوانیم با پرسش سوالاتی مثل« آیا شما هم دوست دارید این تمرین را انجام دهید؟» یا اینکه« تا به حال این تمرین را انجام دادهاید؟» نشان بدهیم که برای مهمانمان ارزش قائلیم.کاری نکنیم که احساس کند میزبان خودشیفتهای است که فقط و فقط از خودش و برای خودش حرف میزند.
شما برایم بگویید چهکاری انجام میدهید که مهمانانهایتان که در واقع کسانی امثال من هستند احساس راحتی کنند؟
آیا اینجا در خانهی من احساس غریبه بودن نمیکنید؟!( خیالتان راحت ما عادت نداریم مهمانانمان را با چماق بزنیم البته اگر جوابشان باب میلمان باشد و گرنه دیگر خونشان پای خودشان است.)