اگر به او بگویند سفری که مدتها در حال برنامهریزی اش بودی لغو شده او چه میگوید؟واکنشش نسبت به لغو شدن سفر چه خواهد بود؟آیا مثل پدرتان رفتار خواهد کرد یا مثل عموی خونسردتان؟
اگر به او بگویند قرار است فردا زمین نابود شود، چه خواهد گفت؟
آیا میگوید این یک شوخی است یا بدون هیچ حرفی میرود وصیت نامهاش را برای موجود فضایی بنویسید؟شاید هم آنقدر پولدار باشد که خانواده را جمع کنند و با موشک شخصی به مریخ بروند!
در مورد شخصیت داستانتان حرف میزنم. شخصیت پردازی روشهای گوناگونی دارد ولی یکی از بهترین روشهایش این است که شخصیت را جلوی رویتان بگذارید و سعی کنید ذهنش را در لحظه بخوانید. پیشگویی کنید و دیالوگی که قرار است در چند لحظه بعد بگوید حدس بزنید.
شخصیت شما میتواند یک مادر اعصاب قورت داده یا یک پدر بی پول باشد. اگر نمیدانید یک مادر اعصاب قورت داده است میتوانید از دعوای اخیری که با بچهاش داشته و دیالوگهایی که بین آنها رد و بدل شده این را متوجه شوید!
دیالوگها در شخصیت پردازی کمک خواهند کرد:
نویسنده محبوب من خانم آن لاموت میگوید:
یادتان باشد که شما باید بتوانید هر شخصیت را با آنچه میگوید تشخیص دهید هر یک از آنها باید متفاوت با دیگری شنیده شود. و آنها نباید همگی شبیه شما حرف یزنند.
هر شخصیت زبان مخصوص به خودش را دارد. کلمات منحصر به فرد خودش را دارد. همانطور که طرز حرف زدن من و شما شبیه به هم نیست،همهی شخصیت های یک داستان هم نمیتوانند مثل هم حرف بزنند.
تا مرد سخن نگفته باشد…
از قدیم گفته اند تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.
وقتی یک نفر شروع به حرف زدن میکند، اگر دقت کنید میتوانید نقاط ضعف، نقاط قوت و علایقش را متوجه شوید. میتوانید بفهمید اگر در یک حادثهی محرک قرار بگیرد چه میکند. رابطهی ما هم با شخصیتهایمان باید همین گونه باشد آنقدر پای صحبتشان بنشینیم تا از زندگیشان سر در بیاوریم.
چه نکات ارزنده و زیبایی گفتید. لذت بردم
خوشحالم که خوشتون اومده
چقدر شیرین و دلچسب مینویسی مهدیس جان… دلم پرکشید که با کاراکترهای داستانیات آشنا بشوم. بهگمانم به شیوایی جملات خودت سخن خواهند گفت. خاص و متفاوت. :)
خیلی خیلی ممنونم از توجهات محدثه جانم