چقدر اهل حساب و کتاب هستید؟چقدر عادت دارید لیست بنویسید؟حستان نسبت به کارهایی که انجام میدهید چیست؟تا به حال شده از یک چیزی متنفر باشید و بعد نظرتان عوض شود؟
من از بچگی با املت رابطهی خوبی نداشتم.وقتی رفتم خوابگاه یک روز با هم اتاقی هایم برای صرف صبحانه به رستوران دانشگاه رفتیم.
روی میز پر بود از پشقابهای که پر بودن از یک چیز قرمز.بوی املت در فضا پیچیده بود انقدری که حالم داشت بهم میخورد.
هم اتاقیم گفت:نمیخوای امتحان کنی؟با دستانی لرزان یک لقمه خوردم.
و بعدش شگفت زده شدم از طعم خوبش.از آن به بعد میتوانم بگویم یک املت خور حرفه ای شدم!
حرفم این است که آدم در طول زندگی تجربیات مختلفی دارد.هر روز ممکن است در معرض اتفاقات جدید و البته طعم های جدید قرار بگیرد.
پس ممکن است سلایقش تغییر کند.لازم است هر چند وقت یکبار کارهایی که بدمان میآید را دوباره امتحان کنیم.شاید نظرمان عوض شود.
یک لیست تهیه کنیم.دودوتا چهارتایی کنیم از کارهایی که هیچ وقت حاضر به انجامشان نمیشدیم شاید دوست داشته باشیم ناخنکی به پشقاب املت بزنیم!
در مورد کارهایی هم که دوست داریم همین طور است.گاهی برای آنها هم لیست بنویسیم.
چرا آن کارها را دوست داریم؟آیا میتوانیم آنها را به شیوههای جدید تری امتحان کنیم؟
مثلا من امروز دوباره به این سوال برگشتم چرا از نوشتن لذت میبرم.یک جواب جدید داشتم.
از نوشتن لذت میبرم چون میتوانم به اندازهی یک دوست خوب برای بهتر کردن حال بدم رویش حساب کنم.میتوانم در هنگام نوشتن از قضاوت هیچ کس نترسم و حرف دلم را بزنم.
این کار باعث میشود بیشتر به مسیری که در حال طی کردنش هستم اعتماد کنم و بیشتر علاقه مند شوم.
پس هر چند وقت یکبار لیستی تهیه کنیم از کارهایی که دوستشان داریم و کارهایی که از انجام دادنشان متنفریم.
این لیست ها کمک میکند دقیق تر زندگی و تجربیاتمان را ببینیم.