نویسندگی یک بقچه است!

کلمه‌ی بقچه معادل کلمه‌ی پکیج اجنبی‌هاست!(وی از اینکه برای امتحان زبان انگلیسیش مشکلی به وجود آمده با هر چه کلمه‌ی انگلیسی مشکل پیدا کرده است!)

از بحث اجنبی ها که بگذریم میرسیم به بحث شیرین نویسندگی و بقچه‌ی نویسندگی.

در این بقچه خیلی چیزها ممکن است وجود داشته باشد اما شاید مهم ترین چیزها(مخصوصا اگر برای سفر چاپ کتاب بقچه می‌بندیم)خواندن،نوشتن،تجربه ی زیسته باشد.خواندن و کتاب خوانی مهم ترین اصل برای یک نویسنده است.مگر می‌شود نخوانی و نام نویسنده را یدک بکشی؟!بقچه‌ی نویسنده که باز می‌شود کتاب است که از آن بیرون می‌ریزد.از لابلای آن کتاب‌ها کلی برگه و فایل ورد سرازیر می‌شوند که اگر از یک نویسنده بپرسی آنها چیست؟می‌گوید نوشتن‌های من اگر خیلی نویسنده ادبی باشد خواهد گفت:«هر آنچه که من در این مدت نگاشتم.»

ولی به غیر از اینها یک نویسنده به انتشار نیز نیازمند است.انتشار مطلب سبب رشد نویسنده می‌شود حال می‌خواهد این انتشار در آزمایشگاهش(سایتش)یا به صورت کتاب باشد.

انتشار سبب می‌شود نسبت به خیلی چیزها حساس تر شویم.

سبب می‌شود برای هر مطلبی که می‌خواهیم بنویسیم کمی بخوانیم و در جهت رشد خودمان تلاش کنیم.

بقچه‌ی نویسندگیمان اگر کامل نباشد یک جایی به مشکل برخواهیم خورد پس حواسمان را جمع کنیم که چه می‌کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

31 + = 34