اگر به انسان نشان دهیم چیست،بهتر می شود.چخوف

چند روز است به این فکر می کنم چرا نوشتن اینقدر مرا مجذوب خودش کرده است دیشب همانطور که چند ماه گذشته را می نوشتم و با خودم فکر می کردم جواب سوالم را کم و بیش گرفتم.

نوشتن برای من به منزله ی یک مقنی است که قرار است قنات خشک شده ی وجودم را به آب برساند.

هر سطل خاکی که نوشتن از درون من بیرون می ریزد سبب می شود من بیشتر به ذرات تشکیل دهنده ی خودم پی ببرم.

بعضی اوقات به چیزهایی پی می برم که مرا متعجب می کند.مثلا متوجه می شوم در ته ته وجودم هنوز ترسهای بیخودی از مسائلی که تمام شده اند وجود دارد یا مثلا ته ته وجودم هنوز حسرت بعضی چیزها هست.

این ته ته وجود که می گویم یا آن خاک هایی که از درون من خارج می شوند، شاید به ظاهر ناچیز برسند ولی وقتی دقت کردم دیدم همان ترس های چند سال پیش خیلی در بوجود آمدن ترسهای زمان حالم تاثیر می گذارند.

من در نوشتن خودم را به خودم نشان می دهم به خودم نشان می هم که واقعا چه کسی هستم آرزوها و نگرانی هایم چیست.من وقتی می نویسم به چیستی ام پی می برم و این برایم بسیار هیجان انگیز است.

نوشتن شروع کشف چیستی انسان است.

و به قول آقای چخوف وقتی انسان به خودشناسی می رسد بهتر می تواند عمل کند.می دانید چرا؟ به این دلیل که شما وقتی به نقاط ضعف و قوت خودتان آگاه باشید بهتر از همیشه می توانید عمل کنید.

راه های زیادی برای خودشناسی وجود دارد و نوشتن و خلق کردن یکی از بهترین این راه است.نوشتن ما را کشف می کند.

با هر چیزی که از درونتان بیرون می ریزد مطمئنا متعجب خواهید شد.

دست به قلم شدن تلاشی برای دست زدن به کشف معادن خود است.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 3 = 2