اگر حتی فقط مدت کمی برای کنکور درس خوانده باشید، حتماً به کتاب‌های جامع برخورده‌اید. کتاب‌هایی که چکیده‌ی چند کتاب مربوط به پایه‌های تحصیلی مختلف هستند. تست‌های کنکور چند سال را شامل می‌شوند و منابعی خوبی برای خواندن یک درس مشخص به حساب می‌آیند.

بعضی از تمرینات هم دقیقاً عین آن کتابهای جامع‌اند. مثل تمرینی که به تازگی استاد کلانتری از آن در مراسم ویژه‌ی لایوهایشان رونمایی کرده‌اند. تمرین گاه‌شمار روزانه.

در این تمرین شما اتفاقات مربوط به ساعات مختلف را با جزئیات کامل می‌نویسید. حالا چرا من نام تمرین جامع را انتخاب کرده‌ام؟چون این تمرین گزیده‌ای از تمام تمریناتی است که شما برای قبول شدن در کنکور نویسندگی و اصلاً کل زندگی به آن نیاز دارید.

اولین تمرین و مهم‌ترینش بدست آوردن قدرت کنترل است:

کنترل کلمه‌ی سال من بود و از اول سال تمرینات زیادی برای بدست آوردنش انجام دادم اما این یکی معرکه است. شما در این تمرین تک تک ساعت‌های روز را می‌نویسید و بررسی می‌کنید. به اشکال خودتان در برنامه‌ریزی پی می‌برید و سعی می‌کند حلش کنید. اگر این مصداق بارز کنترل نیست پس چیست؟!

دومین تمرین،تمرین جزئی نگاری است:

چند وقت پیش از این گفتم که قرار است در دفترچه‌ای با استفاده تغییر زاویه دید، جزئی نگاری را هم تمرین کنم. تقریباً هم موفق بودم اما اینکه ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه گزارش اتفاقات را در دفتر یا ورد  ثبت کنیم،واقعاً کارآمدتر است.

سومین تمرین،تمرین توصیف کردن است:

وقتی آدم می‌خواهد جزئی بنویسد ناچار می‌شود به جای استفاده از کلمات انتزاعی مثل ناراحت بود،ناراحتی را توصیف کند. بجای اینکه بگوید عصبانی بود دقیقاً وضعیت عصبانی بودن را شرح دهد. فکر می‌کنم رسیدن بجایی که به جای گفتن،نشان دهیم آرزوی قلبی هر نویسنده‌ای است.

چهارمین تمرین،تمرین هزارکلمه و آزادنویسی است:

در تمرین گاه شمار روزانه با اینکه موضوع ظاهراً گزارش کار است اما شما می‌توانید افکارتان و ایده‌هایتان را نیز ثبت کنید. پست وبلاگ و اینستاگرامتان را بنویسید. اصلاً شاید دلتان بخواهد مثل من تمرین رونویسی را هم در دل این تمرین انجام دهید. خلاصه‌ی مطلب اینکه مطمئن باشید اگر بخواهید تمام روزتان و افکارتان را با جزئیات ثبت کنید،بیشتر از هزار کلمه می‌شود. برای ما که همیشه در آزادنویسی به دنبال ایده هستیم،چی از این بهتر؟

پنجمین تمرین،تمرین کلمه برداری است:

این بخشی است که من بر اثر ریختن قیمه‌ها در ماست‌ها به این تمرین اضافه کردم. حالا که دارم می‌نویسم و آزاد نویسی می‌کنم چرا با کلمات مختلف در متنم بازی نکنم؟ مثلاً کلمه‌ی آدمی سیرت را از لغت نامه برداشتم و برای توصیف دوستم استفاده کردم.

این پنج تمرین تنها بخشی از تجربیات من در این چند روز بود. مطئنم اگر خودتان دست به کار شوید، به بخش‌های دیگر این تمرین پی خواهید برد و به این کتاب جامع تمرینات دیگری هم اضافه می‌کنید.ایده‌های فوق‌العاده را باید همین لحظه انجام داد تا مزه‌شان را فهمید. پس دست به کار شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 69 = 75