سلام بر مهدیس عزیزم

این نامه را از این جهت برایت می‌نویسم که شنیده‌ام می‌خواهی وارد حوزه‌ی کپی رایتینگ شوی. راستش من هم چند وقتی است که شروع کرد‌ه‌ام به خواندن کتاب در این حوزه.من و تو به هم قول داده بودیم دیده‌ها و شنیده‌هایمان را از طریق نامه با هم به اشتراک بگذاریم و این نامه نشانه‌ای است برای ماندن پای قولمان.

همانطور که احتمال دارد بدانی کپی رایتینگ به معنای تبلیغ نویسی است. البته مطالعات اخیر نشان می‌دهد که یک فرق‌هایی با هم دارند. اما از آنجایی که این تفاوت‌ها کم است من همان تبلیغ نویسی می‌گویم.

تبلیغ نویسی تلفیق هنر نویسندگی و بازاریابی است.

روش‌های گوناگون و تکنیک‌های زیادی دارد. در این نامه ابتدا کمی با تبلیغات آشنا می‌شویم. بعد از آن کمی از این تکنیک‌ها می‌گویم.

در حالت کلی تبلیغات را شاخه‌ی «تبلیغات خلاق» و «تبلیغات فروشنده» تقسیم می‌کنند. کتابی که من در حال خواندنش هستم در رابطه با شاخه‌ی دوم یعنی «تبلیغات فروشنده»است.

پایه‌گذاران تبلیغات فروشنده «ریوز» و «دیوید اگیلوی» بوده‌اند. هدف اصلی این نوع تبلیغات صرفاً رشد وتوسعه‌ی پلکانی فروش است. لازم دیدم در این اینجا نقل قولی از جودیت چارلز برایت نقل کنم که می‌گوید:

یک نویسنده‌ی متن‌های تبلیغاتی، فروشنده‌ای است که پشت میز تحریر می‌نشیند.

در تبلیغات فروشنده بزرگترین اشتباهی که می‌توانی مرتکب شوی این است که از تبلیغات پر زرق و برق استقبال کنی! مثلاً از بروشورهایی که رنگ‌های مختلف و زیادی در آن استفاده شده است. نه اینکه این بروشورها بد باشند اما افراد طرفدار شاخه‌ی تبلیغات فروشنده معتقدند که پیام اصلی تبلیغ در بین این زرق و برقها گم شده و دیگر به چشم نخواهد آمد.

من حدس می‌زنم افراد این شاخه با اینکه ما تبلیغمان را بنویسیم و بدهیم علی صبوری وسط ویدیوهای به ظاهرطنزش اجرا کنند هم مخالفند. در این مورد کمی با آنها موافقم چون تبلیغ مورد نظر واقعاً در کلیپ گم می‌شود!

نمی‌دانم برایت پیش آمده یا نه اما آدم بعضی تبلیغات را می‌بیند و با خودش می‌گوید«خوشم اومد.»حالا ممکن است این جمله از سر این باشد که بازیگر مورد علاقه‌اش نوشته‌ی تبلیغ را در دست گرفته و در بیلبورد بزرگ کنار خبایان ایستاده است. باید دقت کنیم این جمله‌ی «خوشم اومد» آیا باعث فروش محصول می‌شود یا خیر.در واقع زیبایی یک تبلیغ به مفهوم مؤثر بودن آن نیست. گاهی یک تبلیغ در برگه آچاری ساده ولی با کلماتی مؤثر تأثیرش از آن بیلبورد بزرگ کنار خیابان بیشتر است.

کتاب می‌گوید:شکل و طنین و تجسم ذهنی تبلیغات شما باید در کالایتان منعکس نشود،نه آنچه در دنیای تبلیغات مد روز است.

این نکته هم باید خدمتت عارض شوم که هدف تبلیغات سرگرم کردم مردم نیست بلکه هدف تنها موفقیت در فروش است.

علاوه بر خواندن کتاب،من سعی می‌کنم در اینترنت هم بیشتر در مورد تبلیغات بخوانم امروز با مفهوم «اینفلوئنسر مارکیتینگ» آشنا شدم. این واژه به معنای این است که تبلیغ کارت را به کسی بسپاری که می‌دانی روی افراد تأثیر زیادی دارند. مثلاً افراد مشهور یا بلاگرهای مختلف اینستاگرامی.شاید همان علی صبوری. این روزها بازار اینطور تبلیغات گرم است. اگر با توجه به میزان درآمد نظرت به بلاگر شدن جلب شد و از کپی رایتر شدن منصرف شدی یک ندا بده! البته که کپی رایتینگ هم کم درآمد ندارد.

چیزهایی که امروز برایت نوشتم مفاهیم اولیه حوزه‌ی تبلیغات بودند.هنوز خیلی وارد مبحث مورد علاقه‌ی تو یعنی تبلیغ نویسی نشده‌ایم، پس باز هم برایت خواهم نوشت.

قربانت

مهدیس

 

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

21 − 16 =