چند روز پیش در موقعیتی قرار گرفتم و ناخودآگاه این فکر به ذهنم خطور کرد که اگر همین حالا سایتم با همه‌ی پست‌هایی که تا امروز نوشته‌ام پاک شود چه می‌شود. بدون اینکه کمی تأمل کنم با خودم گفتم یکی دیگر می‌سازم. اگر باز هم بپرد دوباره یکی دیگر خواهم ساخت و دوباره یکی دیگر.(البته که زحمت ساخت اصلی بر عهده‌ی آقای قائدی است.)

هر چند که احتمال پریدن سایت‌های وردپرسی به این شکل خیلی کم است اما مسئله این است چیزی که وبلاگ به من داد با هیچ‌گونه پریدنی پاک نمی‌شود.

سایت، من را بزرگ کرد و به من شکل و شمایل دیگری داد.

همانگونه که من آجر به آجر روی هم می‌گذارم تا اینجا،خانه‌ی زیبای خودم را بسازم او هم با چکش به جان پیکره‌ی من افتاده تا از من انسان  قوی‌تری بسازد.

آنچه در ادامه می‌خوانید تجربه‌نگاری است از دویست و بیست روز گذشته. دویست و بیست روزی که طعم وبلاگ نویسی روزانه را چشیدم و به نظرم داشتن یک سایت و وبلاگ نویسی بهترین اتفاقی بود که می‌توانست در زندگی من به وقوع بپیوند.

وبلاگ نویسی روزانه=کنده شدن پوست

نوشتن سخت است. این جمله را امروز در سایت استاد شاهین کلانتری دیدم:

نیچه شروع نوشتن را به پریدن در استخر آب سرد تشبیه می‌کند.

من می‌گویم حتی از آن هم سخت‌تر است. اینکه در را بر همه‌ی لذتها دنیوی زودگذر(!!) ببندی و خودت را مجاب کنی که تن به سختی نوشتن بدهد از آپولو هوا کردن هم سخت‌تر است.

حالا اگر این نوشتن جهت گیری خاصی بگیرد مثل این می‌شود که نه تنها باید در آب بپری بلکه باید شنای پروانه هم بروی.

اما من به جمله‌ی کلیشه‌ای «هر چه کار سخت‌تر سازنده‌تر» اعتقاد راسخ دارم. از نظر من هر چه کاری انجامش دشوارتر باشد و ما را به چالش بکشد؛تأثیرش در دراز مدت روی زندگی ما بیشتر خواهد بود.

وبلاگ نویسی روزانه=خداحافظ ممتنع بودن

نمی‌دانم جزو گروه از آدمهای هستید که همیشه ممتنع هستند یا آدمهایی که نظر خاص خودشان را دارند.

اگر جزو دسته‌ی ممتنع طورها هستید پیشنهاد من به شما یک پکیج دویست و بیست روزه‌ی وبلاگ نویسی است.

من هم همدرد شما بودم.

از دسته‌ی ممتنع‌طورها. از آن دسته‌ای که کمتر «نظر من» می‌گویند و بیشتر با «نظر جمع» موافقند.

بیایید باور کنیم ما یک شخص مستقلیم و نظرمان در هر جنبه از زندگیمان مهم و تأثیرگذار است. ما نمی‌توانیم هم همرنگ جماعت شویم هم بتوانیم ادعای وجودی مستقل و تأثیرگذار داشته باشیم.

اینکه شخصی دارای تفکر به سبک خودش باشد در تصمیم گیری‌های زندگیش بسیار می‌تواند کمک کند.

زندگی ما پر از دوراهی است. و هر لحظه باید تصمیم بگیریم.

وقتی وبلاگ نویس می‌شویم، وقتی خودمان را موظف می‌کنیم هر روز در رابطه با مطلبی نظر و دیدگاه خاص خودمان را بگوییم کم کم یاد می‌گیریم «به نظر من» را بیشتر استفاده کنیم.

به این می‌رسیم به جای ممتنع بودن و تقلید کورکورانه از دیگران پیرو خواسته‌ی خودمان باشیم.

نکته: این به آن معنا نیست که همیشه حرف حرف ما باید باشد و همیشه نظر ماست که مهم است. معنای این حرفها این است که وبلاگ نویسی روزانه جرئت بیان نظر و انتخابی درست به ما اعطا می‌کند.

وبلاگ نویسی روزانه=نگاهی نو به زندگی

یک وبلاگ نویس برای تولید مطالب متنوع نیاز دارد نوع نگاهش را به زندگی تغییر دهد. به مسائلی که در زندگی‌اش اتفاق می‌افتد از جنبه‌های دیگری نگاه کند و از آنها سوژه‌هایی بسازد برای مطلب روزانه‌اش.

این یعنی زندگی کردن به سبک متفاوتی از دیگران.یعنی آن مسائلی که دیگرانه قادر به دیدنش نیستند یا توجهی به آن ندارند چشمان تیزبین یک وبلاگ نویس می‌تواند شکارشان کند.

وبلاگ نویسی روزانه=بهترین افشا کننده

برای من پیش آمده چند روزی خیلی جدی مطالعه نکرده باشم یا آنطور که باید به دنبال کسب تجربه نبوده‌ام. در آن روزها به وضوح این را متوجه شدم که موضوع و ایده‌هایم و حرفهایم در وبلاگ به شدت تکراری و یکنواخت شده‌اند.

این یکنواختی یک هشدار برای من بوده. به معنای اینکه باید دستی به سر و روی زندگیت بکشی. کتاب بیشتر بخوانی و بیشتر زندگی کنی.

این هشدار به موقع سبب می‌شود ما در جهل به زندگی غرق نشویم. هشیار باشیم که دوروبرمان چه می‌گذرد.

وبلاگ نویسی روزانه =آسوده شدن کار ایده یابی

وقتی مرتب در سایتمان می‌نویسیم بعد از مدتی کار ایده‌بابی خیلی راحت‌تر از قبل می‌شود چون مغز می‌داند کدام ایده‌ها را باید شکار کند و چطور پرورششان دهد.

در این رابطه خواندن این پست خالی از لطف نیست:

https://mahdisgousheh.ir/1053/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%a2%d9%86%d8%b7%d9%88%d8%b1%db%8c-%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%b7%d9%88%d8%b1%db%8c/

وبلاگ نویسی روزانه=امتحان قالب‌های متفاوت برای نوشتن

وقتی قرار است هر روز مطلبی تولید کنیم و انتشار دهیم به دنبال راهی برای تنوع می‌گردیم. در این بین ممکن است به کشف قالب‌های نو برسیم. وبلاگ ما آزمایشگاه ماست. و در این آزمایشگاه اگر زرنگ باشیم به فرمولهای کاربردی خواهیم رسید.

بارها شده فقط به این دلیل که یک نوشته را از شکل عادی خودش خلاص کنم دست به امتحان یک روش جدید یا استفاده از کلمات تازه زده‌ام و نتیجه برای خودم باورناپذیر شده است.

وبلاگ نویسی روزانه=دوبال پرواز برای رهایی

وقتی هر روز منتشر می‌کنی رها کردن یاد می‌گیری. متوجه می‌شود که برای پیشرفت باید نوشته‌هایت را رها کنی. نه درگیر نوشته‌ای با بازخوردهایی منفی شوی و نه درگیر نوشته‌هایی با بازخورد مثبت.

هر روز که بیدار شوی با خود بگویی دیروز که دیگر هر چه بود گذشت امروز در چه حالی؟

پیشنهاد خواندن یک پست دیگر:

https://mahdisgousheh.ir/978/%d8%a2%d9%86%da%86%d9%87-%da%a9%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%86-%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%af%d8%a7%d8%af/

 

وبلاگ نویسی روزانه=تأثیر بیشتر کتاب خواندن

وقتی مجبوری در رابطه با کتابی بنویسی بیشتر روی کتاب کار می‌کنی. سعی می‌کنی کتاب را خوب بررسی کنی و نکاتی را در ذهنت نگه‌داری. این کمک می‌کند کتاب بیشتر در حافظه‌ی آدم بماند. و مشکل فراموش کردن کتابها را تا حد زیادی حل کند.

عالِم+عمل نکردن=زنبور بی عسل

در پایان ذکر این نکته ضروری است که این نکات فقط بخش کوچکی از تجربیات ما در این رابطه بودند. به قطع و یقین به اندازه‌ی آدمهایی که این کار را خیلی حرفه‌ای‌تر از من انجام می‌دهند تجربه است برای بیان کردن.

این کار با تمام سختی که دارد در عین حال برای من لذت بخش‌ترین و سازنده‌ترین کار دنیاست و این نوشته فقط ادای دین من بود به وبلاگ نویسی. اگر تا به حال این کار را انجام نداده‌اید یا در انجامش منظم عمل نمی‌کنید برای مدتی عزمتان را برای انجام این کار جزم کنید و نتیجه را خودتان ببنید.

خوشحال می‌شوم با تجربیات ارزشمندتان این مقاله را تکمیل کنید.

یک پاسخ

  1. سلام
    من حدودا یک ماهه سایتم راه اندازی شده و سعی می کنم هر روز بنویسم و منتشر کنم برام یه جور تعهده و با تمام سختی هاش لذت بخشه👌
    اینکه شما ۲۲۰ روز ممتد نوشتید و اینجا منتشر کردید قابل تحسینه،موفق باشید🌱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 + 1 =