ضربلاجل که نباشد وقت در عذاب است.
این را آویزهی گوشم کردهام.
تعیین ضربالعجل همیشه و همیشه نقش ناجی را در زندگی من ایفا کرده است.
با تعیین ضربالاجل سرعت کارهایمان بیشتر میشود و وقت بنده خدا را هدر نمیدهیم و موجب عذابش نمیشویم.
مثلاً من برای پست سایت ضربالاجل ساعت دوازده شب را در نظر گرفتهام. اگر از ساعت دوازده بگذرد تاریخی که شما کنار پست میبینید دیگر تاریخ امروز نیست. یعنی جای تاریخ امروز خالی میماند. این میشود که تمام سعیم را میکنم زودتر به پست فکر کنم و زودتر بنویسم و بازنویسیاش کنم.
یا مثلاً همین الان که این پست را مینویسم با دوست خوبم فاطمه کارگر قرار گذاشتهام که تا ساعت هفت خیلی از کارهایمان را پیش ببریم و بعد ساعت هفت بهم گزارش دهیم. حالا ساعت شش و ده دقیقهی بعدازظهر است.
این گزارش دادنها به نفری دیگر زمانی همراه با تعیین یک ضربالاجل معجزه میکنند. من حالا میدانم که نباید وقتی را تلف کنم. نباید اینستاگرام و واتساپ را چک کنم و فقط و فقط باید روی کارم تمرکز کنم تا ساعت هفت گزارش پرباری داشته باشم.با تمرکز کیفیت کارها هم بالاتر میرود.
.
.
طبق قرار قبلیمان حکایتی کوتاه از شیخ اجل بخوانیم:
یکی از ملوک بیانصاف پارسایی را پرسید از عبادتها کدام فاضلتر است.گفت ترا خواب نیمروز تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.
ظالمی را خفته دیدم نیمروز گفتم این فتنه است خوابش برده به
وآن که خوابش بهتراز بیداری است آن چنان بد زندگانی مرده به
تا بعدیو نفرستادی رو این کامنت بزارم.
این ددلاین مارو کشته
بزاری یه مشکله نزاری مشکل بدتریه =))
سلام مهدیس عزیز
چه روش جالبی👏 گزارش دادن های روزانه خیلی میتونه مفید باشه!
امتحانش میکنم.